۱۳۸۶ اسفند ۱۴, سه‌شنبه

خطهُ افغانستان امروزی ازصدهاسال قبل ازمیلاد مسیح بنام آریانامسمٰی بودكه بعدها بنام باكتریایادشده وازقرن سوم میلادمسیح به بعد بنام خراسان یادگردیده است كه جای طلوع خورشید وسرزمین آفتابی معنی دارد وازسال ۱۷۴۷تاامروزبنام افغانستان یادمیگردد ۰


براعظم آسیا قدیمی ترین خطهُ است كه پس ازدوران یخبندان وطوفان نوح برای زیست و تكثرانسانها مساعد گردیده است كه دران زمان قارهُ اروپا وآسترلیا هنوززیرآب بوده ازوجود امریكا واریقااطلاعی دردست نبوده است . آذربایجانی هادر باكو، نخجوان وسایرشهرهای ٱن هنوزنظربه اسطوره ها وادب فولكلور خویش معتقد اند كه 0 0 0 4 سال قبل از میلاد مسیح وقتی طوفان نوح فروكش نمود حضرت نوح باهمراهانش ازكشتی دركوه قفقازودرمنطقهُ نخجوان پیاده شد ۰۰ازاین سبب نخجوان نخستین استراحتگاه معنی دارد ۰ مسیحیان معتقد اند كه طوفان نوح 0 0 0 6 سال ل قبل رخداده است امابه روشنی نمیفهمند كه ششهزار سال قبل ازمیلاد این طوفان رخداده ویا قبل ازامروزاست ۰ تاریخ نشان میدهد كه در براعظم آسیا اقوام مختلف زنده گی داشته درآخرین مراحل كمون اولیه گاه گاهی برای تسلط یافتن به سرزمین های خوش آب وهوا ، شكار گاه ها، منابع سرشار طبیعی وسرسبز میجنگیده اند وگاهی نسبت شكست ویابمنظورقبضه نمودن بیشتر آنچه به نظرشان مطلوب بود اقدام به مهاجرتهاكرده ازیك منطقه به منطقهُ دیگروازمنطقهُ قبلی شان به مناطق تازه رفته مسكن گزیده اند ودر بعضی مواقع با آنهائیكه مانع سكونت واشغال منطقه شده اند با چوب وتیاق جنگیده اند ۰ دراین زمان البته كه قانون جنگل حكمفرما بوده و همه چیز تابع اراده زورمندان بود وقراردادهای اجتماعی بنام قانون هنوز عرض وجود نكرده حس مالكیت وحاكمیت سیاسی درحال شكلگیری وقوام بوده است ازهمین سبب ، اگر سركردهُ یك قوم یاقبیله یی منطقه ومكانی راكه برای قبیله اش بهترومطلوب تشخیص میداد باتمام نیرو به ٱن میچسپید ۰ طبق شهادت تاریخ بسیاری ازجنگها بین قبایل گوناگون درمناطق مختلف جهان بخاطر انداختن رحل اقامت دایمی درمراتع مطلوب ، توسعهُ ملكیت ، جذ ب وهضم قبیله یاقبایل كوچك بمنظور اتساع قبیلهُ خودش صورت گرفته است كه از آن زمان تاحال دركشورهای عقب نگهداشته شده مثل افغانستان وكشورهای در حال توسعه مثل ایران و د رگوشه وكنارجهان همین بی خاصیتی هنوز به قوت خود باقی است ۰ نقش تورك تباران د رآسیا : ذكراحوال و مراودات تمام اقوام ساكن د رآسیاازحوصله این مقال بیرون است لهٰذ صرفٱ د ربارهُ اقوام وقبایلی كه د رٱسیای مركزی ، باكتریا ، ماد وفارس ، بین النهرین ، ماورالنهر، زنده گی كرده اند وهنوز سلا لهُ آنها د راین سرزمین هابحیث بومی های این سرزمین حیات بسر می برند مختصر مطالبی ارایه میگرد د : باكتریاكه بعضٱ بخدی نوشته شده به روایت تاریخی عبارت از ایالت بلخ واقع د رشمال افغانستان امروزی است ۰ بین النهرین عبارت ازمناطق وكشورهای موجود د رمیان بحیرهُ مدیترانه وخلیج عربی است كه بنام خلیج فارس مشهورشده است ۰ ماورا اُلنهر مناطق مربوط به آسیای مركزی است كه د رمیان سیحون وجیحون وشرق ٱن واقع است ۰ سیحون عبارت ازبحیرهُ سیاه است ، آب این بحیره سیاه به نظرمیرسد اما سیاه نیست صاف است ۰ جیحون عبارت از بحیرهُ خضراست ، نسبت ٱنكه رنگ آب آن سبز به نظر میرسد ٱنرا عرب ها خضرمسمٰی نموده اند ۰ اماایرانیهابخاطررهائی ازاسارت فرهنگ عربی آنرابصورت (خزر) مینویسند كه همان صفت سبزرنگ بودن آب بحیرهُ خضر رانمیرساند ، بحیرهُ خضررا بحیرهُ كسپین نیزمیگویند ۰ نزدیك به1000 سال قبل ازمیلادمسیح مطرحترین منطقه د رٱسیا چین و هند د رشرق وجنوب شرق ، باكتریا د ر شمال كوه هندو كش ، بابل ونینوا د رسرزمین عراق كنونی ، یوروسلیم (بیت المقدس امروزی) صدوم)سرزمین امروزی مصر( ماد وفارس )سرزمین ایران امروزی( د ربین النهرین بوده است ۰ تاریخ نگاران وپژوهشگران به اتكای اسطوره هاوادبیات فولكلورباختریان نگاشته اند ذردشت د رآغاز قرن هشتم میلادی دردامنهُ كوه البرز د ربخدی متولد وبزرگ گردیده ، اندیشه های رهبرانه ورهنمودی او د ربخدی شكل گرفته وبه جهان دیگر گستررش یافته است ۰ د رآن آوان مردمان باكتریا ، مناطق ماورا اُلنهربشمول ماورای قبقاز بخصوص آذربایجان ونخجوان ، مادوفارس ، بین النهرین ، چین وهند قریب به اكثریت پیرو آئین ذ ردشت بوده اند حتٰی تاظهور اسلام واستیلای عرب ائین ذ ردشتی د راین جاها قویٱ وجود داشته است ۰ ذرد شت هم عصر با حزقیا واشعیانبی ودانیال پیشوای یهودیان بوده است ، افلاطون نیز كمی بعد ترازذردشت بدنیا آمده سر آمد روزگار شده است ۰ از ذردشت علاوه ازدساتیر فارمول بندی شده مثل (رفتار نیك ، پندارنیک ،كردار نیك) افسانه های عقیده تی نیز میراث مانده است كه میگویند ذ ردشت معتقد بود آتش زایل كنندهُ تمام آنچه برای انسان مضراست میباشد ۰ مثلا سرگین حیوانات ویاهر آنچه آلوده است اگر به آتش بسوزد پاك میگر د د ) به عقیدهُ ذردشت خاكستر تازهُ آتش حرام نبوده است امـپراطوری تورک تبار ها درآریانا.خراسان یا افغانستان امروزی:
ــ كوشانی هاازسال40 میلادی تا 220 میلادی مد ت 180 سال ۰
ــ یفتلی ها از425 تا 566 میلادی مدت 141 سال۰
ــ تگین شاهان از566 تا630 مد ت 136 سال۰
ـ ابومسلم خراسانی متولد د ر) انبارولایت سرپل كنونی واقع د رجنوب جوزجان( از740 تا752 میلادی ۰ مدت 12 سال درهمكاری باعباسیان گلیم اموی هارا ازخراسان وبغداد برچید۰
ـ سلطان محمود غزنوی واولاداوازسال 962 تا 1148 میلادی مد ت 186 سال ۰
ــ سلجوقی ها ازسال1038 تا 1153 میلادی مد ت 115 سال ۰ ــ خوارزم شاهیان از1214 تا 1219مد ت5 سال ۰ــ تموچین پسریسوكا معروف به چنگیزكه شاهنشاه معنی دارد بااحفادش از1202 تا 1245میلاد= 33 سال ۰ــ تیموركورگن كه مخالفینش به تیمورلنگ شهرت داده اند از1345 تا 1404 میلا دی مد ت 59 سال ۰ ــ شاهرخ پسرتیموركورگن از1404 تا 1446 میلادی مدت 40 سال ۰
ــ الوغ بیگ پسرشاهرخ از1446 تا1449 مدت 3 سال ۰
ــ سلطان حسین میرزا بن غیاث الدین منصوربن میرزابایقرا بن عمرشیخ بن امیرتیمور درسال1438 د رهرات متولد ود رسال1458 به حكومت جرجان ومازندران ود رسال1471 به امارت هرات رسید امیرعلی شیرنوائی را بحیث وزیرفرهنگ ومشاور خود برگزید د رآن وقت قلعهُ اختیارالدین هرات ارگ شاهی بود سلطان حسین بایقراد رسال 1505 میلادی بشمول امارتش د رجرجان ومازندران پس از 67 سال سلطنت د رهرات چشم ازجهان فروبست ۰
ـ سلطان ابوسعید پسر میران شاه كواسهُ تیموركورگن از1450 تا 1468 میلادی مدت18 سال ۰ ــ بدیع الزمان ومظفرحسین پسران سلطان حسین بایقرا از1505 تا1512 میلادی مدت 7 سال ۰ ــ شیبانی ها د رثمرقند وافغانستان از1500 تا 1599 میلادی مد ت 99 سال۰ )محمد شیبانی ازاحفاد جوجی پسرچنگیزاست د ردوران شیبانی ها 12 پادشاه از اوزبیك ها د رافغانستان وخراسان حكومت نمو دند
.ـ جنیدی هااز1599 تا1785 میلادی مدت 186سال (جنیدی هاازخویش وتبار شیبانی ها بود) ــ ظهیرالدین بابر واولاد اواز 1483 تا 1738 میلاد ی مدت 255 سال ۰
این ارقام ازلابه لای حقیقت التواریخ تالیف علامه عبد الحق مجددی وافغانستان درمسیرتاریخ تالیف میرغلام محمد غباروتاریخ جهان تالیف جواهر لعل نهرو بصورت وجیزوقصیربرگزیده شده نشان میدهد كه صرف ازسدهُ چهارم نیمهُ اول آغازقرن میلاد مسیح ) 40 میلادی ( تاسدهُ چهارم نیمهُ اول قرن 18 ) 1738میلادی( تورك تبارهاو اوزبیك هابحیث مردمان بومی مجموعٱ 1542 سال در سرزمین فعلی افغانستان كه درگذشته هابنام باكتریا ، آریانا وخراسان یاد میگردید حكومت كرده اند۰ تورك تبارهاقبل ازمیلاد و بعد از میلاد مسیح علاوه ازسرزمین باكتریا ، خراسان یا افغانستان امروزی در چین ، سرزمین روسیه ، مصر، سوریه حوز هُ خلیج عربی .ماد وفارس ، قسمت هائی ازروم واروپا وماورای قبقاز مثل گرجستان ) G o r g ia ( ، آ ذ ر، یا آذ ربایجان ، حوز هُ بالقان ویوگوسلاویا وآسیای مركزی فرمانروائی نموده اند ۰د رتاریخ آمده است : سكایا )Skaayaa( یكی ازقبایل تورك هاویا ) ایل بزرگ » Eilebozerg « ( بنام كوشانی ها مربوط قبایل) ستی ها » Satty haa« ( به ) باكتریا ( و همچنان به ) پانیا » Paaneyaa « یعنی اشكانیان ( هجوم برد ند وبه تد ریج د رنواحی شمال هند د رپنجاب ، راجپوتیانا، كاتیاباد ، مسكن گزیدند ۰ میرغلام محمدغبارمورخ افغانستان نوشته است :كوشانی ها ازقبایل ستی) ِSatty( اصلآ د ر كاشغرستان ساكن بود ند، اینها همچنان د رحوزهُ سیحون وجیحون زنده گی میكردند ، كوشانی ها یا یوچی ها » Yawchi haa« شرقیترین قبایل ستی است كه ازاثر فشارهای هیوانگنو ها) Hewaangno haa( ( ازمسكن خود جداشده وارد اراضی بین النهرین شد ند وتخارها ) Tokhaar haa( به خاك باكتریا) Baaktryaa ( یاافغانستان امروزی سرازیرشد ند وحكومت خودرا د رسا 425 میلادی بر پاكرد ند كه بنام تخارستان مسمٰی گردید۰ اما) یوچی ها( یك قرن قبل ازمیلاد ازجیحون عبوركرده باختررااشغال نمود ند ۰ لازم به یاد آوری است كه واژهُ )ستی( درمكا لـمات اوزبیكی هنوزكار برد دارد وحتٰی نامهائی مثل ستی بای وستی پهلوان موجود است كه معنی ستی كبابی یعنی كباب پزاست ۰ همچنان نام اقوام قبایل تورك تبارها مثل جلایر) Jalaayer( - اویغور) Oyeghor ( - قرلیق ) Qarliq( - التائی) Alataaye( قره ختائی)Qaraketaaiye( الـمالیق) Almalyq ( ــ ارلات ) Arlaat ( ــ تاتار) Taataar ( ــ قنقرات ) Qonqeraat ( ــ تیمنی) Tamani ( آق قویونلی ) Aaqqoywn ly ( ــ قره قویون لی ) Qaraqoy w n ly ( ــ برلاس ) Barlaas ( قپچاق) Qepchaaq)ختای ـ Kcetaay ( ونظایرآن نام فرقه هائی از د و ران قد یم قبایل تورك تباران است كه د رسراسر آسیاوسایر قاره ها بخصوص د رسرزمین باكتریا، خراسان ، بخدی یا افغانستان امروزیحیث بومی های آن زیسته اند ومی زیند كه ستی ها یاكوشانی هایكی ازاین قبایل بوده است ۰ همچنان كوشانی ها،هم در حقیقت التواریخ وهم د رتاریخ غبار بنام یوچی نیزیاد گردیده است ۰) یو ( بروزن ) جو( به فتح اول وسكون دوم نیز واژهُ توركی بمعنی دشمن است لهٰذ ا یوچی بمعنی ضد دشمن ودشمن كش معنی دارد ۰ د رحقیقت التواریخ كوشانی ها ازقبایل ستی، یوچی ، اوچی قلمداد شده است ۰ واژهُ ) اوـAaw ( نیزاوزبیكی است كه به فتح اول وسكون دوم بمعنی شكار، و) اوچی( بمعنی شكاری یا میرگن معنی دارد۰ ازاین نام ها استنباط میگردد كه كوشانی ها توركتباربوده مكالمات آنها هم آهنگ بازبان اوزبیكی بوده است كه بحیث نخستین بنیانگذارد ولت مستقل ومؤسس امپراتوری مقتدر درسرزمین پهناورآریانا كه بعدها گاهی خراسان وگاهی بخدی وپس از1747میلادی بنام افغانستان مسمٰی گردیده ، شناخته شده است ۰ میر غلام محمدغبارمؤرخ افغانستان نوشته است :ازقبایل یفتلی هاازهمه مشهورترقبیلهُ ) زاولی ـ Zaawly ( است كه د رتوابع غزنین ساكن شد ند كه آن علاقه موسوم به زابل وزابلسان گردید ) مثل آنكه نوشته بصورت )نبشته( ارقام میگر دد زابل وزابلستان نیز د رآغاز ) زاولی ، زاول ، زاولستان بوده است ( ۰ غبارنوشته استه است :یفتلی های تركتبارد وباربا ساسانی ها جنگ كردند ۰باراول ازبهرام گوریعنی بهرام شاه شكست خورد ند۰بار دوم اخشنورپاد شاه یفتلی كه د رسال460 میلادی برتخت جلوس كرده بود بادولت ساسانی هاد رآویخت فیروزشاه ساسانی راكه د رسال451 میلادی برتخت نشسته بود اسیر گرفت ۰ فیروزشاه بعد از آنكه تعهد عدم تعرض وپرداخت باج وخراج به دولت یفتلی هاسپرد آزادگردید اماپسرش ( قباد) راگروگان گذاشت ، دوسال بعدپس ازپرداخت باج وخراج به پادشاه یفتلی ها قباد را آزاد نمود ۰)ساسانی هابه قول غبارازمردمان آسیای مركزی كه د رمادوفارس وبین النهرین پراگنده شده زنده گی مینمود ند حكومت آنها به نام اشكانیان یادشده است ، به روایات تاریخی باكتریا، یا سرزمین افغانستان امروزی د رسالهای245 میلادی بنام مینگ كینت یعنی هزارشهریاد میشده است ۰ به قول غبار ( سكائی ها) بنام ساكزیا نیز ذكر شده است ۰ سكائی ها 150سال قبل ازمیلاد د رآسیای میانه زنده گی داشته اند كه بعدها بسوی سیستان وگندهاراكه حوزهُ سفلٰی هند یاد میشد خودرارسانیدند ، سیستان درآنزمان مسمٰی به (درانگیانای) بوده است ۰ د رآسیای شمالی تاتارهانیزكه تورك تبار وقبایل بزرگی بودند درشمال چین وقلمرو روسیه ، بیلأی روس ، اوكراین ،گرجستان ، آذ ربا یجان ، ارمنستان وملحقات حوزهُ بالقان امپراتوری بزرگی راتشكیل واداره مینمود ند ۰ در تاریخ جهان آمده است درقرن ۱۷میلادی روسهای تحت سیطرهُ تاتارهاجنب وجوش رابرای ایجادحكومت مستقل براه انداختند كه دررأس آن جوان متهوری بنام ایوان قرارداشت كه بعدهابنام ایوان مخوف شهرت یافت ۰۰ همین ایوان مخوف بامبارزان جنبش آزادیخواه روس درنتیجه جنگهای چریكی وخونین باتاتارها كه طلائی یاد میشدند سرانجام موفق به تشكیل حكومت مستقل روسی گردیدند كه ازآن باگذ شت زمان امپراتوری تزاری به وجود آمد ۰د رافغانستان د رمسیر تاریخ آمده است قبایل هون( Hun ) یا هـو ن های تور ك تبار كه متمركزد رآسیای میانه ومغولستان بودند آهسته آهسته خودرا به سواحل شرقی دانیوب ونواحی شمال وغرب امپراتوری روم شرقی رسانیدند وٱنجامستقر گشتـند۰زمانیكه ( آتیلا ــ Aatilaa ) رهبری هون هارابه عهده گرفت بزودی خیلی مقتدرونیرومند گشت تا آنجاكه ازروم شرقی باج وخراج می ستانید ۰ آ تــیـلا بالشكر جنگجویش درسال 451 میلادی درصدد اشغال روم غربی برآمد اول به منطقهُ ( گول ـ Gol ) یعنی فرانسه یورش برد قسمت هائی ازفرانسه را اشغال نمود ۰ فرنگهایعنی فرانسوی ها بنام گات ها ( Gaatehaa ) باامپراتور روم متحد شدند وعلیه امپراتوری آتیلا به جنگ پرداختـند كه 150 هزارنفرازطرفین كشته وده هاهزارنفرزخمی گردید ۰آتیلا مجبوربه عقب نشینی شد بعد به مناطق د یگریعنی ایتالیا حمله كرد بسیاری ازمناطق وشهز وروستای شمال آنرا باشكستن مقاومت ساكنین آن اشغال نموده به آتش كشید وآنهاراتحت فرمان خودقراردا د زمانیكه آتیلا چشم ازجهان پوشید به قول جواهر لعل نهرو مؤلف تاریخ جهان قبایل هون ازسرزمین پراز جنگل وزیر آب خوش شان نیامد دوباره به اراضی آبائی شان به آسیا برگشتـند ۰ سلجوقی ها یكی دیگر ازقبایل تورك هااست كه درآسیای مركزی زنده گی مینمودند پس ازظهوراسلام دین اسلام راپذیرفتند د رسال1038 میلادی حكومت مستقل سلجوقی هارا تاسیس نمود ند بغداد وقلمرو عباسیان راقبضه كردند كه د رتاریخ بنام سلجوقیان معروف اند ۰سلجوق نام پسرد قاق ازتورك های (غـزـ Ghazz ) بود كه چهار پسر بنامهای ( اسرائیل ، میكائیل ، یونس ، موسٰی ) داشت ود و پسر میكائیل بنام های( طغرل و چغیربیگ ( در تاریخ معروف اند ) چغیربه لسان اوزبیكی بمعنی قیچ وابلق چشم است (۰ آلپ ارسلان برادر زاده وجانشین طغرل) د رسال 1063 میلادی ( رومانوس دیوجانوس) امپراتور روم شرقی را مغلوب ساخت دخترش را به ملكشاه پسرش نكاح كرد۰ وقتی طغرل درسال1072 د رجنگ ماوراألنهركشته شد، ملك شاه بجای پدرنشست ماورا ألنهررافتح كرد درسال1092 میلادی شورش هائی علیه حكومت او براه افتاد شهزاده های سلجوقی برای مهار كردن آشوب هاد رهرمنطقه حكومت های مستقل تاسیس نمود ند درسال1094 میلادی د رشام سوریه ، د ر1117میلادی د رعراق وكردستان ومرو بادغیس د رغرب افغانستان ، همچنان د رسال1041 میلادی د ركرمان و1077میلادی د رروم شرقی كه آسیای صغیر نامیده میشد قبلآ حكومت های مستقل خود مختار تشكیل نموده بودند ، عمرخیام به دستورملك شاه سلجوقی تاریخ جلالی رانوشت۰ جنگ صلیبی برسرتملك یوروسلیم یابیت المقدس درسال1095 میلادی بین مسلمانان ومسیحیان د ردوران امپراتوری سلجوقی ها رخداد ۰ ازطرف پاپ ( پد رروحانی) رهبركاتولیك های جهان جنگ علیه مسلمانان برای آزادی كامل یوروسلیم ( Jurosalim) بنام جهاد مقد س اعلام گر د ید پاپ بعدازشكست های پیهم لشكر تحت فرمانش كه دیگرجمع آوری سربازان جوان ازمناطق زیر تاثیرآئین مسیحیت به مشكل گرائیده بود گفته بود یوروسلیم مكان مقدس است باید توسط اطفال بیگناه ومنزه ازفساد ، تسغیر گردد كه بنابه همین اعتقاد بیشتراز ( دوازده هزار اطفال ) كمتر از۱۵ساله ازفرانسه وسایرنقاط اروپا جمع آوری گردیده توسط كشتی های مسافرتی بسوی بیت المقدس اعزام شد ند اماعده یی ازاین اطفال منزه دراثر طوفان به آب بحرغرق شد ند وآنهائی كه ازطوفان نجات یافته بود ند توسط ملاحان بیباك وهمراهان اوباش آنها به مصربرده شده بنام غلام بچه ها، ظالمانه به فروش رسانیده شد ند نسبت اعزام اطفال به جنگ وعدم حفاظت ازآنان فرماندهان مذهبی ودستوردهنده گان جمع آوری اطفال هنوززیرانتقاد تاریخی قراردارند ۰جنگ صلیبی كه بیشترازیك قرن به وقفه ها ادامه داشت هشت بارجنگ خونین رویداده كه سر انجام به نفع مسلمانان ختم گردیده است ۰ تركیهُ عثمانی یكی دیگرازامپراتوری های تورك هااست: مؤسس این امپراتوری عثمان نام داشت پس ازمرگ او دوران سلطنت اولاد واحفاد ش بنام امپراتوری عثمانی یادشده است ۰امپراتور عثمانی پس ازاستقرارآنٱ به روم شرقی حمله نكرد وباآنهاكه مسیحیان ارتد وكس بودند رابطهُ دوستی برقرار نمود ه وخویشاوندی را بااىیشان آغازید درقدم اول بلغاریا و صربستان (حوزهُ بالقان ویوگوسلاویا) رااشغال نمو د ند وبعد، درسال1453 میلادی روم شرقی را كه بنام قسطنطنیه یادمیشد زیر فرمان خود قراردادند ۰یونانی های روم شرقی ازتسلط تورك های عثما نی ناراض نبود ند وتورك های عثمانی را برپاپ هاومسیحیان كاتو لیك ترجیح میداد ند یكی از اشراف بیزانس )قسطنطنیه ( گفته بود عمامهُ محمد پیغامبرمسلمانان خیلی بهتر ازكلاه مقدس پاپ است ۰ همان طوریكه كوشانی ها، تخارها، یفتلی ها، زاولی ها، وسایر تورك تباران كه د ر توركستان شرقی د رغرب چین وماورای جیحون وسیحون زنده گی مینمود ند به شمال سلسله كوهای هندوكش سرازیرگرد ید ند 0هون ها (ـHunhaa ) وتاتارهاـ Tatarhaa د رشمال آسیاواروپاحكومت كرد ند پارتی هاواسكائی های تورك تباركه بنام ساكزیانیزیادگردیده تا سال 75 میلادی د رسیستان وگندهاراكه حوزهُ سفلٰی هند گفته میشد حكومت داشتند وزنده گی مینمود ند وبعد د رهمانجا مضمحل گشتـند ۰ اكنون د رقندهار قبیله یی بنام سكزی واسحٰق زی وجود دارد كه احتمالآ به اسكائی هاوساكزیاقرابت خونی ونژادی دارند كه باگذشت چیزی كم 2000 سال زبان قد یمی اجداد خودراازدست داده اند مثلیكه زبان سانسگریت د رخراسان وهند ، وزبان آشوری وكلدانی د ربغداد مضمحل گرد ید ۰به عبارت دیگرمانند آنكه فرزندان خانواده ها ي افغانستان وایرا ن وسایرین دردوران مهاجرت باآنكه د رنزد والدین خود بزرگ شدند امازیرتاثیر محیط وماحول خود زبان والدین خود راد رپیش چشم شان فراموش كر دند۰ افغانستان د رمسیرتاریخ كه بااستفاده ازمنابع معتبربالاترازیكصد آثارتاریخی مستند تالیف گردیده است، د رآن ذكر گردیده كه قلمرو امپراتوری 0 نـومـن ـNuman ) تورك تبار ازمنگولیا تااورال امتداد داشت وقتی او از جهان چشم پوشید قلمرواوبه دو حصه غربی وشرقی تقسیم شد ، د رقسمت شرقی ایستامی خان یـبـغوربراد ر(نـو مـن ) پادشاه شد كه كاشغرستان وحوزهُ سیحون بحیرهُ سیاه واورال راد رآسیا د ربرمیگرفت ۰ تا رد وخان یـبغور توركستان غربی را قبضه نمود كه شامل تركیهُ امروزی بود تاردو خان با دولت ساسانی ها متحد شده د رسال 566 میلادی به قلمرو باكتریا هجوم نموده قسمتی ازحوزهُ بحیرهُ خضر راپادشاه تورك وقسمتی ازآنرا ) انوشیروان ( پادشاه ساسانی هااشغال نمود ند امابعدٱ بزودی تاردوخان تمام قلمرو باكتریا (افغانستان امروزی ) راخودش قبضه كرد ۰ دراین زمان درشمال هندوكش ( سی امارت مختلف وجود داشت ) كه مركز عمومی آن كندز بود ، واژهُ كندز اوزبیكی است كه آفتابی معنی میدهد وبصورت ( كوندوزــ Kunduz ) نوشته میشود۰ كه بعضی ازمؤرخین عجم آنرا ( كهندژ) یعنی قلعهُ قد یمی ذكر نموده اند وبرخی ازمؤرخان مسلط بزبان عربی آنرابه شكل ( قند ز ) نوشته اند ۰ كوندوزدرآن زمان رجعتگاه تمام امیران وسران اقوام بوده ازاهمیت خاص سیاسی نظامی برخوردار بوده است زیرا باآنكه سرقبیله ها د ربین خود تضادهای گوناگون داشته گاهی باهم می جنگیده اند امازمانیكه ازطرف كدام قبایل دیگر تهدید میشده اند باهم متحد گشته د رمقابل دشمن صف می بسته اند ، ازهمین سبب كوندوز یاكهند ژ مثل باشگاه خان خانان( خاقان ) به مركزامپراتور گونه مبدل گردیده نقش مهمی د ربارهُ تصمیم گیریها علیه دشمن مشترك وسركوب مهاجمان بیگانه ایفامیكرده است ۰به قول غبارمؤرخ افغانستان همین سران قوم وامیران خورد وكوچك بوده ا ند كه د رمقابل مهاجمین ساسانی ها وعرب هاازاستقلال كشورشان دفاع نموده اند ۰ قبایل ستی وكوشانی های تورك تبارتمام سران قبایل را متحد ساخته دولت مركزی مستقلی را باجلب حمایت وهمكاری مجموعهُ خوانین به وجود آورده اول بخدی وبعد بغلان وپس ازمدتی كاپیسارا قرا گاه وپایتخت خودساختـند۰ اولین پادشاه كوشانی های تورك تباركچولا كد فیزس است كه د رسا ل ( 40 میلادی ) رویكار آمده حوزهُ كاپیسارا ازقبضهُ ( پهلواها ) كه هندی تبا ر بود ند خارج ساخت ۰ازجنوب كا پیسا تا د ریای سیند رااشغال نمود ود رشمال نیزتا سغد یا نه وآسیای مركزی ود رغرب قلمروپارتیای تورك تبار، سیستان ، گندهارا ، بست وحوزهُ سفلٰی هند را قبضه كرد وتاسال 78 میلادی بزرگترین امپراتوری كوشانی هاراد ر افغانستان امروزی تأ سیس نمود، پس ازكجولا كد فیزس پسرش یما كد فیزس بر تخت نشست ، هندوستان شمالی راتـسخیر نمود وبه حضور طوره جان امپراتور روم ایلچی فرستاد و خواست تا انسد اد راه ابریشیم راد رسواحل مد یترانه آزاد نماید ، ازنامش پید است كه امپراتورروم نیز تورك ـ Turk بوده است ، یما كد فیزس تلاش داشت اختیارات كاشغر، شانگهای وتیان شان رازیر كنترول خود بیاورد تانبض تجارت راه ابریشیم رابه دست گیرد امابه هدف نرسید زمانیكه كنیشكا بحیث امپراتور مقتد ررویكار گر دید ابتدا به امپراتوری میراثی اش فرمانروائی نمود بگرام كاپیسا را پایتخت تابستانی وپشاور راپایتخت زمستانی خودساخت امابعد ازمد تی اشكانیان راد رشمال غرب كشور مغلوب ساخت كاشغر، یار قند ( یا ركینت) و ختـن را ازقلمرو چین بیرون كشید ۰ یماكد فیزس از120 تا 160 میلادی حكومت كرد ، كید اری ها ـKydarihaa كه د رتاریخ بنام كوشانی های كوچك نیزذكر شده است ازسلا لهُ قبایل ست تی وكوشانی های تورك تبار است كه بعد ازكنیشكا به سلطنت رسیده به قلمرو میراثی شان حكومت كرده اما نتوانست كشوركشائی بكند ۰ كوشانی ها یاقبایل ست تی ها: میرغلام محمدغباركه بااستفاده ازده هامنابع معتبرافغانستان درمسیرتاریخ را تألیف نموده نگاشته است :قبایل ست تی(كوشانی ها) اصلآ د ركاشغرساكن بود ندكه ازقرن هفتم قبل ازمیلاد ازتیان شان تااورال د رآسیای مركزی گسترش یافتـند زبان كوشانی هارا ختنی( Khutani )میگفتـند ازسببی كه ازمناطق غربی چین كه ختن گفته میشد آمده بود ند ۰ د رتاریخ جهان آمده است كوشانیها درقرن اول پیش از میلاد دولت بزرگی د رنواحی مرزی هند تشكیل داد ( د رآنزمان جنوب سلسله كوه هندوكش د رقبضهُ پهلواهای هندوتباربوده است ودولت كوشانی هاد رشمال كوه هندوكش برپاشده بود) طبق نوشتهُ تاریخ جهان حدوداربعهُ امپراتوری كوشانی هابنارس ، اوتراپردیش ، پنجاب ، كشمیر، مادوفارس ، آسیای مركزی ،حوزهُ سیحون وجیحون ، كاشغر یارقند( یاركینت ) ختن ،حوزهُ كابلستان شامل ولایات شرقی وكاپیسا وحوزهُ سفلٰی هند شامل سیستان ،كندهاروبست وتمام ولایات جنوبی افغانستان امروزین بوده است ، كوشانی ها د رقدم اول پایتخت تابستانی خود كاپیساوبعدٱ كابل رابرگزید ند وپشاورراكه د رآ ن وقت بنام ( پوروشاپور) یادمیگر دید پایتخت زمستانی خود انتخاب نمودند ۰ د رآنزمان درآسیای مركزی ، خراسان ، باكتریا، بخدی وتوابع آن به زبانهای پراگریت ، سانسگریت ، پارتی ، سغدی ، پهلوی اسكائی وتخاری تكلم مینمود ند ، د رتمام دوران امپراتوری ، تورك تبارها گویش لهجهُ زبان دری رابحیث زبا ن عام دربار وتفاهم همه گانی درقلمروخود برگزیده بوده اند ۰زبان پهلوی درماد وفارس درغرب آسیا ، زبان تازی یاتازیك كه معرب آن تاجیك است د رشرق آسیا وزبان دری یادرباری د رآسیای مركزی وسرزمین بخدی وحوزهُ سفلٰی هند كه شامل (سیستان ، گندهارا، بست ومناطق شمال غرب هند) بوده مروج بوده است ۰ این سه لهجه تكلم درحقیقت دارای ریشهُ واحد است یابه اصطلاح شاخه های یك د رخت اند كه ازلحاظ اصالت هیچیك آن بردیگری برتری ندارد ومانند متولد سه قلوی ازیك مادرمیباشد ۰ تنها ناسیونالیستهای همسوبااستعمار د رسده های قرن19 و 20 میلادی برای ایجاد افتراق د ربین اقوام كشورهابرتری نژاد وزبان رادامن زده وآنهارا د رتقابل قرار داده اند تایكی را د رمقابل دیگراستعمال نموده راه رسیدن به آرمان شوم خویش را هموارسازند ۰ جنگ جهانی دوم كه بر پایهُ غرور ناسیونالیستی استواربود د ربرابر ارادهُ عمومی كه مخالف این پدیدهُ شوم بود ند شكست خورد اماناسیونالیستهاوفاشیست هابه نعش مردهُ این روند گریستند وبرای احیای آن هنوزعرق میریزند و به همان ایده های منسوخ فاشیزم ادامه میدهند، د رحالیكه تاریخ بحیث عبرتگاه به خلفیان نشان میدهدكه شاهان وامپراتوران تورك وفارس د رآسیااززبان د ری بحیث وسیله وافزار تفاهم استفاده نموده باآنكه هریك ازاقوام د ربین هم عروق وهمخون خویش به زبان خاص ولهجهُ خودشان صحبت مینموده اند زبان د ری را بصفت زبان عامهُ ساكنین قلمروامپراتوری خود ها بكار گرفته د رراه وحدت اقوام خدمات شایسته یی انجام داده بودند وتمایلی برای ترویج زبان خاص قومی خویش نداشتـند وحتٰی آنها د رباره شگوفائی وگسترش زبان د ری كوشیده ا ند۰ چنانچه د رزمان امپراتوری سلطان محمودغزنوی ، تیموركورگن ، ظهیرالدین بابر، اولادواحفاد او، وامپراتوران بعد ازٱنها بسیاری ازمردم هند زبان د ری را به خوش خود آموختندوهنوز چند ین دانشگاه زبان وادبیات دری د رقلمروهند وجود دارد، دانشوران هندمیگویند: تمام تاریخ وفرهنگ هند د رگذشته ها به زبان د ری نگاشته شده ود ركتابخانه های عمومی هند وجود دارد واگرفرزندان ماونسلهای آینده هند بخواهند كه ازتاریخ وفرهنگ قدیمی هند مطلع شوند لزومٱزبان د ری رایاد بگیرند ۰ همین حالاهزاران محصل علاقمند به تاریخ وفرهنگ هندوستان د ردانشگاهای زبان وادبیات مشغول ٱموزش اند وحتٰی رادیوتلویزیون به زبان د ری موجوداست كه پروگرام خاص بزبان د ری انتشارمیدهند همین روش دورازتأ سف زبانی تازمان رضاشاه درایران وتازمان ناد رشاه كه د رماه اكتوبرسال 1929رویكارشد د رافغاستان ادامه داشت یعنی ازدوران احمد شاه بابا تاختم دورهُ شاهی امانالله خان تمام امیران وشاهان پشتون تبارهاباآنكه د ربین خانواده وهمخون شان به زبان خاص خویش صحبت مینمود ند زبان د ری رابحیث زبان تفاهمی عامه ود ربارقبول كرده بود ند تمام نوشت وخوان آن دوران د ری بوده است تیمورشاه پسرارشد احمدشاه بابا دیوان اشعار بزبان دری دارد زبان پشتو كه د رسال 1316 شمسی مطابق 1937 میلادی درپهلوی زبان د ری بصفت زبان رسمی د رافغانستان عرض وجود كرد ، عده یی ازدیپلومات ها معتقد اند تعدد زبان رسمی د ریك كشور زمینه های گسترش دموكراسی راد رداخل كشور فراهم مینماید مثال های این اوپتمیزم را رسمی بودن زبان هالندی وفرانسوی د ربلجیم ورسمی بودن زبان انگلیسی وفرانسوی د ركانادا وهمچنان رسمی بودن شانزده زبان د رقارهُ هند وامثال آن بازگومیكنند ، د راین كشورهاواقعٱ برای پرورش زبان وكلتورشهروندانشان چه رسمی باشد وچه رسمی نباشد ازطرف ارگانهای مسؤل برخورد عادلانه ولطف آمیز صورت میگیرد بزبانها ومذاهب مختلف د رپروگرام ها ی نشراتی شان جایگاه خاص وجود دارد كه همین امر باعث خوابیدن حساسیت ها د رمقابل زبانها شده است اما د رافغانستان كه باانصراف ازارزش سایر زبانها مسؤلین امور به زبان مورد نظر خودشان توجه نموده باسایر زبانها برخوردهای ناسالم نازیستی ونامعقول كرده آتش حساسیت های قومی راهمیشه مشتعل نگهداشته افتراق ملی رادامن زده اند وخشت هائی راازبنیاد وحدت ملی كه توسط اسلاف ما د رافغانستان گذاشته شده هر روزبیشترازروزدیگركنده اند این افراد یا د رگرو هیپونیتیزم اند ویا افراد مغرض اند ،ه منفعت خود را د روحدت ملی وهمبستگی اقوام ساكن د رافغانستان نمی بینند ، ناسیونالیست های ایران نیز بخصوص پس ازتشكل حزب رستاخیزملی متعلق به رژیم سلطنتی رضاشاه ازسالهای دههُ نوزده شصت به بعد باانتشار مطالب تبلیغاتی ازطریق مطبوعات ورادیو تلویزیون كوشید ند ایران ورژیم شاهی را منبع تمام خوبی هاواحسنت من الله نشان بدهند وبزرگترین دانشمندان افغانستان را ازآن ایران زمین قلمداد نمودند مثلآ سید جمال الدین افغان ، بوعلی سینای بلخی ، مولاناجلال الدین بلخی ، مشهوربه مولانای رومی ، سنائی غزنوی ، دقیقی بلخی ، حنظلهُ بادغیسی ، ابومسلم انباری خراسانی ، ابواسحٰق فارابی همه ازبرازنده گان اقوام ساكن د رافغانستان اند اماناسیونالیست های ایرانی آنهاراازآن خودقلمداد مینمایند بعضی ازجوانان ونویسنده گان نوپابااستفاده ازنشرات وزارت خارجهُ ایران كه منطبق باغرور ناسیونالیزم شكست خورده د راروپا ودنیای غرب میباشد د رگفت وشنودها ودیالوگ های روزمره ویا د رنوشته ها بادلیل تراشی های غیر منطقی باعث بروز ناهنجاری هائی میشوند ، مثلآ آنها مدعی اند ملت آذربایجان ما د خورد هستـند كه به فارسی صحبت میكنند آنهامیگویند عهد عتیق شریعت آذربایجان ومادوفارس رایكی دانسته است ۰۰۰ د رحالیكه د رهیچ كجای عهد عتیق كه عبارت ازتورات ، زبور، انجیل وصحف انبیا است حرفی بنام شریعت آذ ر بایجان ویانام این كشوردرآن به چشم نمیخورد ۰دانیال نبی به دستورپادشاه كلد انیان كه پایتخت آن بابل شهرباعظمت همان زمان د ربغداد ومنطقه بوده توسط خواجه سرایان بنام بلطشصرمسمٰی شده است ، دانیال كه عبری بود ( داورمن معنی داشت ) بلطشصر نام جدید دانیال نبی به زبان كلدانی( زنده گی پاد شاه راحفظ كن معنی داشته است ) د رآن روزگارمرسوم بوده كه هرگاه واقعهُ مهمی د رزنده گی شخصی وكسی روی بدهد نام اورا عوض مینمود ند ۰ دانیال وسه رفیقش بنام های ( حننیا ، میشائیل ، عزریا ) كه جوانان18-یا -20 ساله بود ند به فرمان نبوكد نصر پادشاه كلدانیان ازیوروسلیم كه پادشاه آن ( یهو یاقیم ) بود به بابل خواسته شد ند تابه آنان لسان كلدانی راآموزش داده به امور اجرائی حكومتش بگمارد ۰ دانیال كه 70سال د رخدمت امپراتور بابل فرمانروای كلدانیان بوده نوشته است : د رسال 618 قبل ازمیلاد ( نبو كد نصر) پادشاه بابل بود او رب النوع مردوخ راپرستش مینمود زمانیكه پس ازنبوكدنصر بلطشصر پسر داماد نبوكد نصر پادشاه كلدانیان د ربابل شد داریوش ازاهل (ماد ) بلطشصر رامغلوب ساخت وبه امپراتوری بابل دست یافت برای مد ت كوتاهی داریوش وكوروش متفقٱ بر امپراتیری (ماد وفارس ) سلطنت كردند پس ازمرگ داریوش ، كوروش به تنهائی زمام اموررا بدست گرفت تبعید یان بنی اسرائیل را آزاد نمود كه به یوروسلیم بازگشتند ۰ كوروش را برخیها پاد شاه ( انسان ) خوانده وتبصره های تخیلی نیزنموده اند ۰ د رحقیقت (انشان ـ iNSHAAN ) نام محله یی د ر ایلام منطقهُ كرد نشین ایران بوده است ۰د رتاریخ افغانستان آمده است كوروش به سیستان ، گندهارا و بست د رجنوب غرب افغانستان حمله كرد ود رجنگ كشته شد ، اشعیا نبی كه د رقرن هشتم قبل ازمیلاد میزیسته د ركتاب تبصیری وتفسیری او ضمن بازپردازیها به نبوت ها وپیشگوئی هایش د ربارهُ امپراتوری آشوریان گفته شده است : آشوریان د رآغازقرن هشتم قبل ازمیلاد به یك قدرت بزرگ جهان مبدل گردیده بود كه دیانت بت پرستی داشتـند ، پایتخت آشوری ها شهر نینوا بودکه د ر سرزمین عراق امروزی واقع است، آشوری هابسیاری ازپادشاهان را مغلوب ساخته آنهارا د وباره بر قلمرو خود شان میگماشت وسالانه باج وخراج ازایشان میستانید د رسال 740قبل از میلاد سنخاریب امپراتور جدید آشوری ها به یوروسلیم لشكركشی نمود د رظرف هشت سال جنگ 12شهر یهو دیان را اشغال نمود شهر آخری یوروسلیم بود كه ( حز قیا ) د رآن پادشاهی میكرد اود رقصر خود از شد ت نگرانی یخن خود را تا دامن پاره نمود پلاس پوشید ( این عمل اظهار عجزد ربرابریك بن بست عظیم بوده است ) حزقیاپادشاه نزد اشعیا نبی رفت عاقبت كاررا ازوی جویاشد اشعیا گفت نگران مباش یهوه ( خدا ) باتو است این شهررا حمایت میكند ، د رتاریخ آ مده است هخامنشی هاا زسال 545 تا 133 قبل ازمیلاد مسیح رویكار بود ، د رسرزمین ایران امروزی قبایل ماد د رغرب وشمال غرب وفارس ها د رجنوب هنوز قاد ربه تاسیس دولت نشده بودند ، ماد وفارس زیر سیطرهُ آشوری ها قرارداشت ، ازاین مطلب مستفاد میگرددكه بعد از اشغال بابل توسط داریوش وكوروش كبیرامپراتوری آشوریان همچنان پابرجای بوده است وسرزمین ماد وفارس را زیر سیطرهُ خویش داشته اند كه هخامنشی هابعدازداریوش وكوروش د رسال 545 قبل ازمیلاد دوباره باآشوری ها جنگید ه نینوا پایتخت آشوری هارا د ربغداد نابود ساختـند ، آشوری ها رامغلوب كردند حكومت مقتد ری تشكیل داده امیران وسران قبایل ماد رانیز زیردرفش خود قرار داده تمام مناطق بین النهرین سرزمین های بین بحیرهُ مدیترانه و خلیج عربی وخلیج فارس راتابع خود ساخت ، زمانیكه د رسال 334 قبل از میلاد ی اسكند ر مقدونی به ماد وفارس حمله نمود داریوش سوم ازدفاع عاجز آمده به بخدی فرار كرد تاازامرا وسران قبایل بخدی وخراسان برای مقابله بااسكند رمقدونی استمداد بجوید اما امرای بخدی وخراسان كه از هخامنشی هاخاطرهُ خوش نداشتند اورا كشتند ۰اسكند رمقدونی باهفتاد هزار افراد مسلح سواره وپیا ده به حكومت هخامنشی ها حمله كر ده بود ، ناسیونالیستان ایرانی میگویند :د رعهد عتیق د رتورات نام های ماد وپارس در كنار یكدیگرآمده وگاه شاهنشاهان هخامنشی مادی آذربایجان خوانده شده است ، عهد عتیق شریعت مردم ما د وپارس رایكی دانسته است ۰۰نخست بایست به این موضوع متوجه باید بود: تورات كتاب موسٰی ع است كه بنابه عقیدهُ مذهبی1500 قبل ازمیلاد مسیح وبه عبارت دگر3500 سال پیش ازامروزنازل شده است هیچ مطلبی د ربارهُ شریعت آذربایجان ومادوفارس د رآن به چشم نمی خورد ثانیٱ اینكه دانیال نبی بحیث گزارشگرواقعات بابل نیزازماد بزرگ یاماد خورد و آ ذ ر بایجان یاشریعت آن یاد نكرده است ، تاجائیكه معلوم است مادها كرد تبا ر بوده اند كه د رایلام ومناطق اطراف آن میز یسته اند ۰د ركتاب دانیال نبی كه جدا ازتورات منتشگردید ه آمده است نام اصلی داریوش ( گو بارو) بود ۰داریوش 120سا ترا پ داشت، ساتراپ واژهُ یونانی است كه د رآنزمان د ر اروپاوآسیای غربی كاربرد این واژه معمول بوده است كه د رسایر نقاط آسیا معادل ساتراپ ، گورنر جنرال ، خان ، امیر ، شاه باج پرداز ، والی خود مختار مورد كار برد بوده است ، د ردایرة المعارف جد ید بریتانیا داریوش شخصیت خیالی وافسانوی خوانده شده است طبق روایات تاریخی زمانیكه داریوش پادشاه بابل شد 62 ساله بود ه است ، دریكی از تبلیغات ناسیو نالیست های ایران آمده است برخی منابع بی اساس خواسته اند آذ ربایجان رااز نژاد تاتار ومغول معرفی كند ۰۰۰۰ ارایهُ چنین مطالبی یك دیده د رائی ساده لوحانه وانكار ازتورك تبار بودن آذ ربایجانی ها است ۰ آ ذربایجانی هاتاآنجاكه خودشان میگویند: ) 30 میلیون نفوس دارند ( بیشتر ازدوثلث آن د رایران وكمتراز یك ثلث آن د ر ماورای قفقاز د رنخجوان ، باكو وسایر ایلات آذ ربایجان زندگی مینمایند ، ناسیونالیست های ایرانی میگویند : آذربایجانی ها، هم قبل ازاسلام وهم بعدازاسلام همیشه پارسی نوشته اندوپارسی صحبت كرده اند ، این قوم راآذری گفتن خنده آوراست ۰ بااین استدلال ضعیف آنهاممكن است خواسته اند بیشتراز 2000000 میلیون نفوس آذربایجان راكه د رایران زنده گی مینمایند اغفال نموده به آنهاروح غیرآذری وغیرتورك بد مند وروی آرزوهای ایشان را درمورد ایجاد ایالت خود مختار وجمهوری خودمختاربصورت فدرال را د رقلمروجغرافیائی ایران باخاكستراینگونه تبلیغات ساده لوحانه بپوشانند وازرشد تمایلات اتنیكی آنها با جمهوری مستقل آنها د رماورای قفقازد رآذربایجان باكو ونخجوان جلوگیری نمایند ، د رغیرآن هرذیشعوری د رك مینماید كه نژاد هاچه تورك وچه عرب ،چه فرنگ وانگلیس، چه روس یاجرمن ، باصحبت كردن به فارسی د رجملهُ نژاد فارس یافارسی زبان محسوب نمیشوندچنانچه خود ایرانی هامیدانند كه ارمن ها ، عرب ها ، تركمن ها، اوزبیك ها ، كلدانی ها ، آشوری ها، كرد ها، ودیگران كه د رایران زنده گی مینمایند همه فارسی صحبت میكنند وتمام شاهان وامپراتوران تورك تبار د رپانزده قرن گذ شته فارسی صحبت میكرد واین زبان راد رقلمرو خود هابحیث زبان تفاهمی بین تمام اقوام ساكن د رمناطق تحت فرمان شان قرارداده بود ند هیچكدام آنها ازنژادفارسی زبان یاتاجیك محسوب نمیگرد ند ، دانشمندان ، جامعه شناسان اتنیك شناسان ، تیوریسن های سیاسی اجتماعی وسایر صاحب نظران هیچگاهی نسبت نوشت وخوان ویاصحبت كردن به زبان غیراتنیكی اصالت نژاد واتنوگرافی آنهارا مانند ناسیونالیست های فارسی زبان زیرسوال نبرده اند۰د ردنیای معاصر هزاران ایرانی به زبان فرانسوی ، انگلیسی ، جرمنی ، روسی می نویسند ، میخوانند وصحبت مینمایند كه هیچكدام آنها اصولآ فرنگ تبار، انگلیس تبار، روس ویاژرمن تبارشمرده نمیشود ۰زبان وسیله وافزار تفاهم بین نژادهاواقوام است كه هیچگاهی براصالت نژادهاتاثیرندارد چنانچه د رهند وستان سلا لهُ اوزبیك هاوتورك های باقیمانده ازدوران امپراتوری تورك تباران به مرورزمان زبان اتنیكی خودرافراموش نموده مطابق به محل سكونت خود یكی ازبانهای قارهُ هند رافراگرفته و به آن تكلم میكنند ، دانشمندان هند همیشه آنهاراتورك تبارهای هندی زبان مینامند همچنان اولاد واحفاد هزاران پشتوزبان با قیمانده از دوران سلطنت احمدشاه بابا د رقارهُ هند به مرورزمان زبان پشتورافراموش كر ده زبان محیط زنده گی خود رافراگرفته اند ، دانشمندان هیچوقت براساس زبان تفاهمی شان آنهاراهندی تبار نمیگویند بلكه پشتون تبارهای هندی زبان میگویند ، د رامریكا وكا نادا حدود 145 نژاد بازبانهای مختص به خود صحبت مینمایند اما د رامریكا زبان انگلیسی و دركاناد ا زبان انگلیسی وفرانسوی زبان تفاهمی بین تمام ساكنین آنكشور میباشد كه همهُ آنهاشهروندان ایالات متحدهُ امریكا وكاناد ا هستند اما هیچكدام آنها علی الرغم طرح وتصور ناسیونالیستان ایرانی وعلاقمندان متأسف خاص فارسی زبان ها نسبت صحبت به انگلیسی وفرانسوی ، انگلیسی یافرانسوی تبارشمرده نمیشوند ٫ برخی ازناسیونالیستان فارسی زبان استد لا ل مینمایند كه اصطخری د رقرن چهارم لسان اهل آذربایجان راپارسی گفته وزبان ارمنستان راعربی وپارسی نوشته است معتـقد ین این نظر متوجه نمیشوند ویانمیخواهند متوجه شوند كه هنوز ارمن ها د رهركجای دنیاكه باشند وبه هرزبانیكه تكلم مینمایند، ازلحاظ نژاد ارمن وارمنی تبارهستند وآذربایجانی هانیز تورك تبار وآذربایجانی هستند . افلاطون د رقرن هفتم قبل ازمیلاد گفته بود :روح مانند كبوتریست كه به پروازمی آید وبه قالب جسم حلول میكند وقتی حیات انسان به پایان میرسد مانند كبوترازقالب جسم بیرون پروازمینماید . این گفتهُ افلاطون درٱنزمان ومدتهای بعد قابل قبول برای ارادتمندان وی بود اما د رقرن 21 نسبت بالارفتن میزان فهم وآگاهی علمی انسانهاممكن است این نظریهُ افلاطون به ذهن یك ابجد خوان نیز قبل ازآنكه پذیرفته شود سوال هائی را ایجاد نماید .د رتاریخ مذاهب آمده است د رقرن چهارم میلاد مسیح پیشوایان مذهب مسیحیت گرد بودن ومتحرك بودن زمین را قبول نداشتند وفكر میكرد ند كه زمین مسطح وهموار است هرشخص تاآخرآن برود به پائین سقوط میكند اما امروز این نظربرای خود مسیحیان وحتٰی برای اطفال آنها نیزمضحك خواهد بود ، ازاین سبب د رعصر حاضربگفته های قرن چهارم اسطخری چسپیدن وتلاش برای قبولاندن آن برای دیگران بمانند آب درغربال كردن ویاآب د رهاون كوبیدن است زیراهمه میدانند كه هنوزآذربایجانی هاتورك تباروآذری اند وارمن ها هنوزارمنی نژادهستند .
برخی از فارسی زبانهای پیرواندیشهُ طراحان ایران استدلال میكنند كه ابوالعلٰی گنجوی .مجید یلقانی . خاقانی شروانی وسایر شاعران آذربایجانی د رزمان خودشان د رقرن ششم به فارسی اشعار دیوان خود راسروده اند ازاین سبب آنها فارسی زبان وجزء لایتجزای ایران زمین وازنژاد فارس اند . آنهامتوجه نیستند كه ظهیرالدین بابر امپراتورتورك تبار كه قارهُ هند خراسان بزرگ شامل اراضی افغانستان وایران امروزی وآسیای مركزی تاماوراألنهررازیر بیرق خود داشت دیوان اشعار ونوشته های فراوانی به فارسی دارد آیامیشوداورا فارس نژادویاایرانی تبارخواند؟ البته نه ! تیمورشاه پسرارشد احمدشاه بابا د رافغانستان كه پشتون تباربود دیوان اشعارخود رابه فارسی سروده است آیامیشوداورا ایرانی تباریافارس نژاد و یاتاجیك نژاد گفت؟ البته نه (اگر روحیه منطق پذ یری وجود داشته باشد همینقدرکا فی است . ( درخانه کس است یک حرف بس است) .

هیچ نظری موجود نیست: